نیکان
اخلاق، دستمایه سترگ هدایت است. زندگی کوتاه دنیا در پرتو آموزه های اخلاقی، خود بهشتی برین می شود. انسان برای رسیدن به رشد، کمال و بالندگی اخلاقی به شناخت نیاز دارد. شناخت، گاه از راه تحصیل معارف اخلاقی و گاهی از راه شناخت نمونه های عملی و به تعبیر دیگر، الگوهای اخلاقی ایجاد می شود.پیشوایان پاک دین علیهم السلام به دلیل بهره مندی از ویژگی عصمت و دوری از عصیان و اشتباه، برترین مربیان اخلاق برای انسان، بویژه برای دوستداران و پیروان خود به شمار می روند. در نوشتار حاضر برخی از ویژگی های اخلاقی امام حسن(ع) مورد بررسی قرار گرفته است.
 

 



ادامه مطلب ...

حقیقت این است که روایات اسلامی اهمیت فوق العاده ای برای صلوات بر پیامبر ذکر کرده و در منابع شیعه و اهل سنّت ثواب و پاداش فوق العاده ای برای این عمل ذکر شده، به اندازه ای که مایه اعجاب و شگفتی است، که به عنوان نمونه بخشی از این روایات را گلچین کرده، در ذیل از نظر خوانندگان عزیز می گذرانیم، سپس به تحلیلی در این زمینه می نشینیم تاریخ انتشار : 1395/9/6 بازدید : 221 منبع : پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج 3؛ ص192 , مکارم شیرازی ؛ناصر 1- در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السّلام می خوانیم: «ألصّلاة علی النّبی و آله أمحق للخطایا من الماء إلی النّار و السّلام علی النّبی أفضل من عتق رقاب ، صلوات بر پیامبر و آل او گناهان را محو می کند، شدیدتر از آنچه آب، آتش را خاموش می کند و سلام بر پیامبر و آل او افضل است از آزاد کردن بردگان»[1] 2- در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می خوانیم: «إذا ذکر النّبی فأکثروا الصّلاة علیه فإنّه من صلّی علی النّبی صلاة واحدة صلّی اللّه علیه ألف صلاة فی ألف صفّ من الملائکة و لم یبق شی ء ممّا خلقه اللّه إلّا صلّی علی [ذلک ] العبد لصلاة اللّه علیه و صلاة ملائکته فمن لم یرغب فی هذا فهو جاهل مغرور قد بری ء اللّه منه و رسوله و أهل بیته ، هنگامی که نام پیامبر برده شود بسیار صلوات بر او بفرستید، چرا که هر کس یک صلوات بر پیامبر اکرم بفرستد خداوند هزار صلوات و درود در هزار صفّ از ملائکه، بر او می فرستد، و چیزی از مخلوقات خدا باقی نمی ماند، مگر این که به خاطر صلوات خدا و فرشتگانش بر او صلوات می فرستند و هر کس به چنین پاداش عظیمی علاقه نداشته باشد، جاهل مغروری است که خدا و رسول خدا و اهل بیتش از او بیزارند»[2] 3- در حدیث دیگری از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله می خوانیم: «کلّ دعاء محجوب حتّی یصلّی علی النّبی ، هیچ دعایی به اجابت نمی رسد مگر اینکه صلوات بر پیامبر فرستاده شود[3]». 4- باز در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم: «ألصّلاة علی نور علی الصّراط ، صلوات بر من نور صراط (در قیامت) است. [4]». 5- در حدیث دیگری از امام باقر یا امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود: (ما فی المیزان شی ء أثقل من الصّلاة علی محمّد و آل محمّد و إنّ الرّجل لتوضع أعماله فی المیزان فتمیل به فیخرج الصّلاة علیه فیضعها فی میزانه فترجّح ، در ترازوی سنجش اعمال (در قیامت) چیزی سنگین تر از صلوات بر محمّد و آل محمّد نیست، کسانی هستند که اعمالشان را در ترازوی سنجش عمل می گذارند، سبک و ناچیز است سپس صلوات بر آن حضرت را بیرون آورده و بر آن می نهند سنگینی می کند و برتری می یابد». [5] 



ادامه مطلب ...
یک شنبه 12 دی 1395برچسب: نیکان, مدارا, :: 22:56 ::  نويسنده : علی یگانه

 

رسول خدا(ص):

هر زنی که در امور زندگی با شوهرش مدارا نکند و هزینه های سنگینی بر همسرش تحمیل نماید، تا وقتی توبه نکرده خداوند هیچ فضل و بخشش و عبادتی را از او قبول نخواهد کرد.

« بحارالانوار، جلد 244/100 »

مدارا کردن زوجین با یکدیگر و تحمیل نکردن امور سخت و مخارج غیر ضروری، موجب گرمی بیشتر محیط خانواده می گردد.

یک شنبه 12 دی 1395برچسب:2, (مدارا, :: 22:55 ::  نويسنده : علی یگانه

                  ¤¤¤¤¤

 

رسول خدا(ص):

هر زنی که در امور زندگی با شوهرش مدارا نکند و هزینه های سنگینی بر همسرش تحمیل نماید، تا وقتی توبه نکرده خداوند هیچ فضل و بخشش و عبادتی را از او قبول نخواهد کرد.

« بحارالانوار، جلد 244/100 »

مدارا کردن زوجین با یکدیگر و تحمیل نکردن امور سخت و مخارج غیر ضروری، موجب گرمی بیشتر محیط خانواده می گردد.

یک شنبه 12 دی 1395برچسب: نیکانّ،تحكيم خانواده , :: 22:50 ::  نويسنده : علی یگانه

 

     بسم الله الرحمن الرحيم

                  ¤¤¤¤¤

1. ( نگاه مهرانگيز)

پیامبر خدا (ص) فرمودند:

هرگاه بنده به چهره همسرش و همسرش به چهره او بنگرد، خداوند به آن دو با نگاه مهرآمیز مى نگرد و هرگاه دست یکدیگر را بگیرند ، گناهان آن دو از لاى انگشتانشان فرو مى ریزد.

« کنزل العمال »

از جمله نکات ریزی که در اسلام به آن اشاره شده ابراز محبت و توجه به همسر است که هم خیر دنیوی و هم پاداش اخروی برای آن لحاظ شده است.

                  ¤¤¤¤¤

 

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/12/27/294747_606.jpg

 

فاطمه ، سبب خلقت آدم ابوالبشر


رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود:

هنگامى كه خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفريد و از روح خود در او بدميد،آدم به جانب راست عرش نظر افكند،آن جا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و ركوع مشاهده كرد.عرض كرد:

خدايا،قبل از آفريدن من،كسى را از خاك خلق كرده اى؟

خطاب آمد:نه،نيافريدم.

عرض كرد:

پس اين پنج شبح كه آنها را در هيئت و صورت همانند خود مى بينم چه كسانى هستند؟

خداى تعالى فرمود:

اين پنج تن از نسل تو هستند،اگر آنان نبودند تو را نمى آفريدم،نامهاى آنان را از اسامى خود مشتق كرده ام (و من خود آنان را نامگذارى كرده ام)،اگر اين پنج تن نبودند،نه بهشت و دوزخ را مى آفريدم و نه عرش و كرسى را،نه آسمان و زمين را خلق مى كردم و نه فرشتگان و انس و جن را.

منم محمود و اين محمد است،منم عالى و اين على است،منم فاطر و اين فاطمه است،منم احسان و اين حسن است،و منم محسن و اين حسين است.

به عزتم سوگند،هر بشرى اگر به مقدار ذره بسيار كوچكى كينه و دشمنى هر يك از آنان را در دل داشته باشد،او را در آتش دوزخ مى افكنم.يا آدم،اين پنج تن،برگزيدگان من هستند و نجات و هلاك هر كس وابسته به حب و بغضى است كه نسبت به آنان دارد.يا آدم،هر وقت از من حاجتى مى خواهى،به آنان توسل كن .

ابوهريره مى گويد:

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) در ادامه سخن فرمودند:

ما پنج تن كشتى نجاتيم،هر كس با ما باشد نجات يابد،و هر كس ‍ كه از ما روگردان شود هلاك گردد. پس هر كس حاجتى از خدا مى خواهد به وسيله ما اهل بيت از حضرت حق تبارك مسئلت نمايد.

 

(کتاب 360 کرامت حضرت زهرا"سلام الله علیها")



مربوط به موضوع : بانوان حرم
 
 

f.jpg

 

(روحیه مثال زدنی)

شهید علی‌ اکبر شیرودی به شدت خود را وقف جنگ و خدمت به اسلام کرده بود. او در جایی عنوان کرده بود:

 

«من طاقت نمی‌آورم که دور از صحنه جنگ باشم و تا ثبات منطقه برقرار نشود، استراحت نمی‌خواهم.»

این روحیه به حدی عجیب بود که یکبار وقتی فرزندش مریض می‌شود، در پاسخ همسرش که از او می‌خواهد به جبهه نرود می‌گوید:

«جان یک بچه در مقابل جان این همه عزیزانی که در حال جنگ هستند، ارزشی ندارد.»

 



مربوط به موضوع : شهدا
 
 

سلام آقا جان روز میلادت مبارک

یادمه ازآخرین باری که مشرف به حرم نورانی و با صفایت شدم سه سال می گذرد

می دانم آقای من که تو رئوفی و مهربان ، عیب از من حقیر و کوچک است که ۳ سال لیاقت زائر شدن حرمت را پیدا نمی کنم

می دانم یک جای کارم می لنگد و من روسیاه باید آنقدر زنگارهای دلم را پاک و صیقل دهم تا لیاقت حضور در حرمت را پیدا کنم

آقای مهربانم ،آقای بزرگوارم

به حرمت این روز مقدس مرا ببخش و لایقم کن

آقا جان به خدا دلتنگم

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)

 

یک شنبه 12 دی 1395برچسب:نیکان، بنده ی روسیاه, :: 22:7 ::  نويسنده : علی یگانه

مولای غریب و تنهای من! مضطر فاطمه علیها السلام!

پدر مهربان اهل عالم!

می خواهم غربتت را حکایت کنم؛ غربتی که دوازده قرن است ریشه دوانیده؛ غربتی که اشک آسمان و زمین را جاری ساخته؛ غربتی که حتی برای برخی محبانت ، غریب و ناشناخته است؛ غربتی که اجداد طاهرینت پیش از تولد تو بر آن گریسته اند.

متحیرم کدامین مصرع از این مثنوی « هفتاد من کاغذ» را بازخوانی کنم؟

کدام سطر، کدام صفحه و کدام فصل از مجلدات این کتاب قطور را باز نویسم؟

من از تصویر این غربت و غم ناتوان ام.

از کجا آغاز کنم؟ از خود بگویم یا از دیگران؟ از نسل های گذشته بگویم یا از نسل امروز؟ از دوستان شکوه کنم یا از دشمنان؟ از عوام گلایه کنم یا از خواص؟

از آنانی بگویم که خاطر شریف تو را می آزارند؟ از آن ها که دستان پدرانه و مهربانت را خونریز معرفی می کنند؟ از آن ها که چنان برق شمشیرت را به رخ می کشند که حتی دوستانت را از ظهورت می ترسانند؟ از آن ها که تو را به دور دست ها تبعید می کنند؟ از آن ها که به نام تو مردم را به دکه های خویش فرا می خوانند؟ از آن ها که همواره بر طبل نومیدی می کوبند و زمان ظهورت را دور می پندارند؟ از آن ها که تو را آن گونه که خود می پسندند- و نه آنگونه که هستی و می خواهی – نشان می دهند؟ آن ها که غیبتت را به منزله « نبودنت» تلقی می کنند؟

مولای من .... گویا همه چیز، دست به دست هم داده است تا شما در غربت بمانید! لشکریان ابلیس هم روز و شب در کارند. نمی دانم چه کسانی واقعا تو را و ظهور تو را می خواهند؟ خدا می داند و تو! اما این را می دانم که پس از گذشت دوازده قرن از شروع غیبت، هنوز پیروز این میدان، ابلیس و لشکریان انس و جن اویند که در کشاکش غیبت و ظهور، شب ظلمانی غیبت را تا هم اکنون امتداد داده اند.

از خود آغاز می کنم که اگر هرکس از خود شروع کند، امر فرج اصلاح خواهد شد...

 

پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم، خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، همانجا رفتار بچه ها را می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد بررسی و حساب و کتاب کند.
...
یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.
یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند.
یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم.
اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، سایه آقاش را از پشت پرده دید! تند و تند همه جا را مرتب می‌کرد، می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد. او مدام به سمت پرده نگاه می‌کرد و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین ‌جاست و گاهی هم توی دلش می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم!

آن بچه‌ شرور که همه جا را به هم می ریخت، می‌دید که این یکی خوشحال است و اصلا ناراحت نمی‌شود!
 

وقتی آقا آمد بچه ایی که که خنگ بود و اونی که گریه و زاری کرده بود، چیزی گیرش نیامد. اما او که زرنگ بود و حتی خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد.

 
*****
شما کدوم بچه هستی؟!
شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش! زرنگ باش!
نگاه کن پشت پرده سایه آقا را ببین و کار خوب کن.
خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید.
 

آقا وقتی می آید که ما لیاقت داشته باشیم. وقتی می آید که ما در درون خود آمادگی زندگی در آرمانشهر موعد را داشته باشیم...؟!

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نیکان و آدرس ataataee.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: