نیکان
چهار شنبه 11 شهريور 1394برچسب:عطا، صاحب كل جهان, :: 1:5 :: نويسنده : علی یگانه سرمو تکیه دادم به نرده های سبز و منتظرم نماز شروع بشه. بدون اون که بخوام زمزمه هاشو نو می شنوم : " آقا! بابا حالش خوب بشه بیاد خونه امشبم اگه برم خونه و دستم خالی باشه به بچه ها چی بگم؟؟ استاد فیزیکمونم خیلی سخت گیره نمره فیزیکم خودت برسون..." از این همه کج سلیقگی دلم می گیره.آخه مگه برای باباتون درد و دل می کنین؟ پسرک حواسش نیست.انگار توی گوش من میگه: " بابا توی وصیت نامش نوشته بود: "حالا که قسمت من رفتنه دلم نگران شما نیس.سپردمتون به آقا امام زمان(عج)! " دلم هوررررررری پایین می ریزه.پسرک ادامه میده : "تو اگه صاحبمون نباشی چه کسی حواسش به ما خواهد بود؟" اشکام می ریزه.از پشت سرم صدایی محزون می گه: "آقا! زمینمان خشک شده باروون بیاد..." منم زیر لب می گم: "آمین!"
[ جمعه ۱۹ دی۱۳۹۳ ] [ 14:42 ] [ مهلا صيادي ] [ نظر بدهید ]
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نیکان و آدرس ataataee.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان |
||
|